ماتیناماتینا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

عشق مامان

دومین عید ماتینا

1397/1/8 0:16
نویسنده : مامان
269 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 7 فروردین 97 بعد از مسافرت به شاهرود و دیدن مادربزرگ و رفتن عید دیدنی خونه ی دایی و غیره ... تا روز 4 فروردین ماتینا جون مشغول دید و بازدید بود ، خدا رو شکر تو مسافرت خیلی دختر خوبی بود و زیاد شیطونی نکرددلشکسته فقط تو مسیر برگشت زیاد بی قراری می کرد اون هم فکر کنم به خاطر باد گرمی بود که میزد همش بی قرار بود تو کل مسافرت خاله اینا جملات ماتینا رو تکرار می کردن دائم می پرسه نی نیه  .... خاله هههه .....  چایی ههه....به به ههه.... باباههه.... ماتینا ی ناز من اولین کلمه ای که گفت به به بود و بعد بابا ولی هنوز نتونسته بگه مامان و به من می گه آله ....خندونک خلاصه بعد از یه سفر چهار روزه رفتیم عید دیدنی آقا و عزیز اولین اسمی بود که داداش ماتینا روی خونه ی مامان بزرگ و پدر بزرگش گذاشت الان هم ماتینا خیلی قشنگ عزیز صدا می کنه ولی هنوز آقا رو نتونسته    امروز چند تا کلمه دیگه رو ماتینا تکرار کرد  چاقوهه  و به ساعت هم می گه چارده اولش من فکر کردم داره عدد میشماره بعد فهمیدم منظورش از چارده همون ساعتهخندونکبغل

عکس عید سال 96

محبتمحبتمحبت

بغلمحبتبغل

عکس نوروز سال 97

بوسمحبتبغل

عشق مامان در جاده کیاسر

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامانمامان
16 فروردین 97 21:21
خیلی خوشحالم که تورو دارم بادیدنت انرژی میگیرم فرودین۹۷
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد